1. حق خداوند اما بزرگترین حق خداوند[برتو]آن است که اوراپرستش کنی و کسی یا چیزی را شریک او ندانی ، که اگر بادل پاک چنین کنی خداوند برعهده گرفته است که در کار دنیا وآخرت تورا خودش کفایت کند و آن چه از دنیا و آخرت بخواهی برایت نگهدارد [فراهم سازد] 2. حق نفس اما حق نفس خودت برتوآن است که اورا به طور کامل فرمانبرداری از خدا بگماری؛ به زبانت حقش رابدهی ، وبه گوشت حقش رابدهی ، و به چشمت حقش را بپردازی ،و به دستت حقش را بدهی ، و به شکمت حقش را به رسانی ، وبه عورتت حقش رابدهی ، و از خدا بخواهی تورادر ادای حق این اعضاء یاری رساند. |
دیگر صاحبان حق سپس حق مشورت کننده با توست؛آنگاه حق کسی است که توبا او مشورت می کنی؛ازآن پس حق کسی است که ازتوپندمی خواهد؛سپس حق کسی است که به تو پند می دهد؛آنگاه حق کسی است که از تو بزرگسال تر است؛پس ازآن حق کسی است که از تو خردسال تر است؛سپس حق کسی است که ازتو [مالی] در خواست می کند؛پس حق کسی که تو ازاو[مالی]درخواست می کنی ؛سپس حق کسی است که ازدست اوبرتو باگفتار یا کردارش بدی رفته است؛یابه گفتار یابرکرداربرآن بدی اظهارشادمانی کرده است آگاهانه یاناآگاهانه؛سپس حق تمام همکیشان توست ُ؛آنگاه حق کافران ذمّی است [که درپناه اسلام آمده اند]سپس حقوقی است که برحسب علل اوضاع و احوال و دگرگونی اسباب پدید می آید .خوشا به حال کسی که خداوند اورا برادای حقوقی که براو واجب ساخته یاری کندو توفیقش دهدو استوارش بدارد. |
دیگر صاحبان حق سپس حق کسی است که تورا[از بردگی]آزاد کرده وولی نعمت توست ؛ وآنگاه حق کسی است که تواورا آزاد کرده ای و ولی نعمت او هستی ؛ آنگاه حق کسی است که به تو احسان و نیکی کرده ؛ سپس حق کسی است که اذان نمازت را می گوید ؛ آنگاه حق امام جماعت نمازت است ؛ سپس حق کسی است که همنشین توست ؛ از آن پس حق همسایه توست؛ سپس حق شریکت است ؛ سپس حق دارایی توست؛ آنگه حق کسی است که به تو بدهکار است و تو طلب خودراازاو درخواست می کنی؛ازآن پس،حق کسی است که از تو طلبکار است و اوطلب خودرااز تودرخواست می کند؛بعدازآن حق ندیم توست ؛سپس حق طرف حساب توست که علیه توادعایی دارد؛ آنگاه حق طرف حساب توست که تو علیه او ادعایی دارد . |
حقوق رعیت حق رعیت تو [یعنی کسانی که به گونه ای تحت سرپرستی تو هستند] سه گونه است : واجب ترین آنها حق کسی است که تو [براو سلطه و فرمانروایی داری و] با فرمانروایی اورا سرپرستی می کنی ؛ دررتبه بعد،حق کسی است که [تو آموزگار او هستی و ]به واسطه ی آموزگاری براو سرپرستی داری ؛ زیرا شخص نادان [زیرسرپرستی داناست و]رعیت دانامی باشد؛ ازآن پس ،حق کسی است که [همسر و یابرده توست و] او به واسطه زناشویی ویااز طریق بردگی دراختیار توست و تو سرپرست او هستی . حقوق خویشاوندان حقوق خویشاوندان فراوان است و بسته به میزان قرب ونزدیکی پیوند خویشاوندی [کم وزیاد]است؛واجب ترین آنها حق مادرتوست؛سپس حق پدرت؛آنگاه حق فرزندت؛پس از آن حق برادرت ؛ و سپس به ترتیب، حق هرکس نزدیک و نزدیک تر [به تو]است ؛ که هرکس به تو نزدیک تر باشد اولویت [و تقدم]دارد . |
حقوق پیشوایان حقوق پیشوایان، سه گونه است : واجب ترین آنها برتو حق کسی است که تورا به سلطه[قدرت شرعی ]اداره و تدبیر می کند [یعی ولی امر و حاکم شرعی]: در رتبه بعد ،حق کسی است که تورا بادانش آموختن پرورش می دهد [یعنی معلم]؛ از آن پس ، حق کسی است که به مالکیت ،تورااداره می کند [یعنی مالک برده]؛ و هر مدیر و سرپرستی پیشوا [وامام]است . |
برای چشمت برتو حقی نهاده ، و برای گوشت برتو حقی قرارداده،و برای زبانت حقی ، وبرای دستت حقی وبرای پایت برتو حقی هست ، ونیز برای شکمت وبرای عورتت برتو حقی معبن ساخته است . این هفت اندام توست که تو باآنها کار می کنی . آنگاه خدای عزیز و جلیل برای کارهایت نیز برگردن تو حقوقی قرار داده است: برای نمازت برتو حقی مقرر کرده ، برای روزه ات برتو حقی نهاده ، برای زکاتت برتو حقی معین ساخته ، برای قربانیت برتو حقی قرار داده و [به طور کلی برای همه اعمال و کارهای عبادی] توبرعهده تو حقی معین ساخته است. پس از آن حقوقی است که دیگران، یعنی صاحبان حقوق واجب ، برتودارند ؛ که واجب ترین آنها حقوق پیشوایان توست؛ و سپس حقوق رعیت تو [=کسانی که تو به نحوی سرپرست آنها هستی] ، و پس از آن حقوق خویشانت هست . این است حقوقی که دیگر حقوق از آنها سرچشمه می گیرد... |
امام سجادعلیه السلام درباره حقوقی که برگردن هر انسانی است در رساله شان که معروف به رساله حقوق (در کتاب تحف العقول )است فرمودند:« بدان خدای رحمتت کند،که خداوند رابرتو حقوقی است ، که در هر حرکتی که صورت دهی ، و هر سکونی که برآن بمانی ، ویه هر مکانی که در آیی، و هر عضوی ا که بجنبانی ، و هر وسیله ای که بکارگیری آن حقوق تورا فراگرفته است .[این حقوق همه در یک پایه نیست بلکه]پاره ای از آن مهمتر و بزرگ تر از پاره ای دیگر است . بزرگترین حقی که خدای متعال برای خویش برتو واجب ساخته ، حق الله است که اصل وبنیان همه حقوق است ، و بقیه حقوق جملگی شاخه وبرگ های آن است . آن گاه خداوند ، حقوق تورا از فرق سرتا نوک پایت ، به تفاوت اعضای بدن تو برخودت واجب کرده است |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||